اورونوف نیم فصل از پرسپولیس جدا می شود؟
هافبک تهاجمی ملی پوش ازبکستانی تیم پرسپولیس همچنان از یک تیم قطری پیشنهاد دارد و ظاهرا می خواهد از این تیم جدا شود.
حامیان ترامپ با طرح تئوری های توطئه در سال های گذشته همواره به این نکته اشاره داشته اند که یک دولت مخفی در آمریکا در قدرت است که در پشت پرده سعی در ضربه زدن به ترامپ و ترامپیست ها دارد و از نهادهای حکمرانی نظیر نظام قضایی نهایت سواستفاده را می کند.
چهار: ترامپ و بازی تکراری با رویه های پوپولیستی
اگر بخواهیم به یک نکته در مورد کنش های سیاسی ترامپ اشاره داشته باشیم این است که وی یک پوپولیست تمام عیار است. وی بقای سیاسی خود را از رهگذر تشدید تضادهای سیاسی و اجتماعی در آمریکا جستجو می کند و بر این باور است که اگر نتواند یک پایگاه اجتماعی و سیاسی کاملا وفادار را برای خود ایجاد کند و آن را در مقابل دیگر طیف های اجتماعی و سیاسی در آمریکا قرار دهد، این بدان معناست که مرگ زودرس سیاسی او به وقوع می پیوندد.
از این رو، سیاست داخلی آمریکا در روزها و ماه های آتی شرایط پرتنشی را در پیش خواهد داشت. موضوعی که حتی همین حالا خود را در قابل تشدید تضادها میان اقلیت های اجتماعی در آمریکا به نمایش می گذارد. اگرچه که ترامپ شاید این را یک مساله مفید برای خود ارزیابی کند با این حال، این رویکرد او، چالش های جدی و عدیده ای را هم برای وی نوید می دهد.
چالش هایی که در دوره پیشین حضور او در قدرت در قالب هایی نظیر جنجال ها با محوریت پاندمی کرونا و نحوه مواجهه آمریکا با آن و یا رقابت های سیاسی و حزبی با دموکرات ها، خود را به عینه به نمایش گذاشتند و البته که نمودهای خطرناک تری را نیز از خود در ماجرای ششم ژانویه پیش چشم جهانیان قرار دادند. چالش هایی که صرفا ریشه در یک گزاره دارند و آن هم این است که ترامپ، آمریکا را پایین تر از منافع شخصی خود می بیند.
پنج: تضعیف قابل توجه ارزش های لیبرالی در آمریکا
یکی از بروندادهای به شدت منفی انتخابات ریاست جمهوری 2024 آمریکا که دونالد ترامپ باید با آن دست و پنجه نرم کند، تضعیف قابل توجه ارزش های لیبرالی در این کشور است. ایدئولوژی و طریقت فکری که نظام حکمرانی آمریکا به آن تکیه دارد و چندین دهه است که از چشم انداز آن، خود را به جهانیان معرفی می کند و ادعاهایش را در عرصه سیاست بین المللی مطرح می سازد. حال در بحبوحه انتخابات اخیر آمریکا شاهد بودیم که به طور خاص ماهیت سفارشی رسانه های آمریکایی به عنوان یک رکن مهم دموکراسی و لیبرالیسم آمریکایی افشا شد.
در این چهارچوب، این قبیل رسانه ها، نظرسنجی های مختلفی را با نتایج به شدت متضاد و عجیب منتشر می کردند و این نکته آشکار بود که بیش از آنکه چشم به واقعیت ها داشته باشند، به دلارهای لابی های قدرت چشم دارند. در همین رابطه، رابرت فیکو نخست وزیر اسلواکی در موضع گیری صریحی پیروزی ترامپ را با نشانه هایی همراه دانسته که شکست های عینی ایدئولوژی لیبرال در این کشور را به رخ می کشیدند.
مساله ای که عینی ترین نمود خود را در افشای ماهیت به شدت مغرضانه رسانه های جریان اصلی آمریکا و غرق شدن آن ها در مسائل سیاسی به نمایش گذاشت. در عین حال، اینکه هر دو نامزد انتخابات اخیر آمریکا قبل از پایان رویداد مذکور خود را برنده اعلام کرده و طرف مقابل را به تقلب متهم می کردند نیز گواهی روشن بر این مساله بود که لیبرالیسم و شعارهای آزادیخواهانه ادعایی در آمریکا دفن شده اند و آنچه که مهم است، منافع دولتمردان و لابی های قدرت است. البته که جلوه های مختلف این مساله بسیار بیشتر از آن هستند که به آن ها اشاره شد.
حال دونالد ترامپ به عنوان رئیس جمهور جدید آمریکا، با یکچنین میراث و کشوری رو به رو است و اگر نتواند بار دیگر آرمان های ایده آل لیبرال در آمریکا را مستقر کند، این بدان معنا خواهد بود که آمریکا از دورن با گسست گفتمانی رو به رو شده است. دستورکاری که با توجه به روحیه و شخصیت ترامپ، از شانس بالایی جهت تحقق برخوردار نیست.
شش: اوج گیری تنش های اقتصادی میان آمریکا و چین
یکی از چالش های جدی که به احتمال زیاد دولت ترامپ در دوره جیدد حضور خود در قدرت با آن رو به رو خواهد بود، افزایش تنش ها به ویژه در عرصه اقتصادی با چین است. موضوعی که دولت ترامپ پیشتر هم در قالب جنگ تجاری علیه چین در فاصله میان سال های 2016 تا 2020 آن را به نمایش گذاشته است. در این میان، باید توجه داشت که آمریکا به هیچ عنوان در موقعیت برتر در مقایسه با چین قرار ندارد.
اقتصاد جهانی اکنون چین را یک بازیگر مهم و قابل توجه ارزیابی می کند که حذف آن ممکن نیست. از این رو، با توجه به اینکه آمریکایی ها چین را اصلی ترین تهدید علیه امنیت ملی خود ارزیابی می کنند و ترامپ نیز رویکرد مشابهی به این مساله دارد، از یک سو انتظار می رود که شاهد تشدید درگیریها میان آمریکا با متحدان بین المللی این کشور با محوریت مساله چین باشیم و از سوی دیگر، هیچ بعید نیست که خود اقتصاد آمریکا هم در نتیجه اقدامات تنش زا علیه چین با تکانه های جدی رو به رو شود.
فراموش نکنیم که چین منبع تامین بخش قابل توجهی از مواد معدنی کمیاب جهان است که آمریکایی ها به شدت به آن نیاز دارند. در عین حال، پکن شریک اقتصادی طیف قابل توجهی از رقبای بین المللی آمریکا است که در این حوزه نیز چینی ها می توانند مشکلات جدی را برای دولت ترامپ ایجاد کنند. همه این ها مسائلی هستند که بعید می رسد دولت ترامپ تدبیر روشنی را برای مخاطب قرار دادن آن ها داشته باشد و می توانند دولتش را دچار بحران کنند. این چالش ها در شرایطی مطرح می شوند که برخی تحلیلگران به طور خاص به این مساله اشاره دارند که هیچ بعید نیست اقتصاد آمریکا تحت تاثیر سیاست های ترامپ، با کسری بودجه 7 تریلیون دلاری رو به رو شود. موضوعی که خود می تواند حامل شوک های جدی و بی سابقه ای برای آمریکا در دوره جدید حضور ترامپ در قدرت باشد. کشوری که همین حال نیز با 35 تریلیون دلار بدهی، بدهکارترین کشور جهان است.
منبع: جهان نیوز
انتهای پیام/
{{name}}
{{content}}